پایگاه شعرمذهبی به شمادوست گرامی خوش آمدمی گوید اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي شما مي توانيد اشعارخويش رابه وب سايت ماارسال تانمايش داده شود- شما مي توانيد جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بيت برادرحاج مهدي جهان ميهن باسبک جديد به لينک واقع در موضوعات سايت وياوب سايت شخصي ايشان مراجعه نماييد www.zeynabiuon@mailsara.comیاwww.zeynabiuon@mihanmail.irارسال فرمائید




   


   
موضوعات مطالب
صفحه اطلاع رسانی پایگاه بیت الائمه(ع)
اشعارشاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
متن اشعار اربعین حسینی
عکس های تاریخی وقدیمی مشهد(حرم امام رضا(ع))
شهادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعارولادت پیامبر(ص) وامام صادق(ع)
متن اشعار حضرت عباس (ع)
متن اشعار سینه زنی امام حسین (ع)
متن اشعارامام زمان (عج)
متن اشعارحضرت علی (ع)
متن اشعار رسوا.. (ص)
متن اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
متن اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
متن اشعار شهادت امام باقر(ع)
متن اشعار شهادت امام سجاد(ع)
متن اشعارولادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعاروفات حضرت معصومه (ص)
تصاویروعکس های مداحان اهل بیت (ع)
متن اشعارمحرم
متن اشعارامام رضا(ع)
متن اشعارمناجات باخدا
متن اشعار حضرت علی اصغر(ع)
متن اشعارحضرت علی اکبر(ع)
متن اشعارحضرت رقیه (س)
متن اشعار مسلم بن عقیل (ع)
متن اشعاردرباره کربلا
متن اشعار دهه فاطمیه
مباحث حقوقی(برای دانشجویان رشته های حقوق )
متن اشعار درمدح امام زمان(عج)
متن اشعاردرباره عیدنوروزوبهار
متن اشعارسیزده بدر
صفحه برچسب های وبلاک
احادیث حضرت زهرا(س)
اشعاروفات حضرت ام البنین (س)
متن اشعارولادت حضرت زهرا(س)
متن پیامک روز زن -همسر
متن اشعارولادت امام محمدباقر(ع)
متن اشعارماه رجب
متن اشعارولادت امام جواد(ع)
متن اشعارولادت حضرت علی(ع)
صفحه سیاسی
متن اشعاروفات حضرت زینب(س)
متن اشعارعیدمبعث
متن اشعارولادت امام حسین (ع)
متن اشعارولادت حضرت عباس(ع)
متن اشعارولادت امام سجاد(ع)
متن شعردرباره کاظمین
متن شعردرباره نجف
متن شعر درباره سامرا
متن شعردرباره کربلا
متن شعردرباره مدینه
اشعارولادت امام زمان (عج)
متن اشعارصلواتی
متن اشعارولادت حضرت رقیه(س)
متن اشعارماه مبارک رمضان
روزنامه ها وخبرنامه های کشوری
صفحه تبلیغات وخریدوفروش رایگان اجناس شما(اقتصادی)
متن اشعاروفات حضرت خدیجه (س)
متن اشعارولادت امام حسن مجتبی(ع)
متن اشعارشبهای قدر(لیله القدر)
مطالب متفرقه وب سایت
متن اشعارعیدسعیدفطر
تصاویر متحرک
تصاویر متحرک
اشعارسالروز تخریب بقیع
متن اشعارمراسم عروسی- دامادی
اشعارشهادت امام صادق(ع)
متن اشعاردهه کرامت
متن اشعارولادت حضرت معصومه
اشعارولادت امام رضا(ع)
متن اشعاراستقبال از محرم
متن اشعارشب اول محم
متن اشعارشب دوم محرم
متن اشعارشب سوم محرم
متن اشعارشب چهارم محرم
متن اشعارشب پنجم محرم
متن اشعارشب ششم محرم
متن اشعارشب هفتم محرم
متن اشعارشب هشتم محرم
متن اشعارشب نهم محرم
متن اشعارشب دهم محرم (عاشورا)
اشعارحرکت کاروان کربلا
تحقیق آماده (دانشگاه .دبیرستان.دبستان.راهنمایی)
متن اشعارشهادت امام جواد(ع)
متن اشعارسالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س)
متن اشعارحربن ریاحی
شگفتی های قرآن
متن اشعارروز عرفه
لینک مستقیم به مطالب وب سایت های دوستان
کتابخانه الکترونیکی
دانلود نوحه (صوتی وتصویری)
استخاره
متن اشعارعیدغدیرخم
فایل های اشعارمذهبی (به صورت word)
متن اشعاررحلت پیامبر(ص)
فروشگاه بیت الائمه(س)
نويسندگان وب سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديد امروز:

طراح قالب

Template By:

درباره وبگاه

وب سایت پایگاه شعربیت الائمه (ع)باترویج اشعارمذهبی ونوحه وسینه زنی و... طراحی گردیده که به یاری خداونظرات شمادوستان کارخویش راادامه ودرزمینه ائمه اطهار(ع)گام برمی دارد.
لينك دوستان
»

»

»

»

»

»

»

»

فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» اشعارویژه بعثت

امشب ای غار حرا از هر شبی زیباتری
مشرق نورانی خورشید عالم‌گستری

شب‌نشینی کرده روی تخته سنگت جبریل
این دل شب راز‌دار بعثت پیغبمری

گوش تا آوای «اقراء بسم ربک» بشنوی
ناز کن بر مه که غرق نورِ حیِّ داوری

گر چه شب را با محمّد صبح کردی سال‌ها
امشب از او یافتی هر لحظه فیض دیگری

کوه های مکه می‌گردند دورت تا سحر
گرچه در فرشی ولی از عرش اعلا برتری

چشم شو، روی دل‌آرای پیمبر را ببین
در کنار او گل لبخند حیدر را ببین
--
آی انسان‌ها کلام کبریا را بشنوید
وحی نازل شد همه حکم خدا را بشنوید

بانگ جبریل امین پیچیده در غار حرا
گوش تا آوای جان‌بخش حرا را بشنوید

بانگ «اقراء بسم ربک» با ندای جبرئیل
نغمه ی تهلیل ختم‌الانبیا را بشنوید

این صدای منجی کل جهان خلقت است
بشنوید ای کل خلقت این صدا را بشنوید

تا به کی افسانه ی بیگانگان در گوشتان
گوش تا امشب صدای آشنا را بشنوید

فرق بت‌ها را به همراه پیمبر بشکنید
با کمان حمزه از بوجهل‌ها سر بشکنید
--
ای بتان کعبه عمر بتگران سر آمده
بشکنید اینک که ابراهیم دیگر آمده

منجی کل بشر بیرون شد از غار حرا
با کلام روح‌بخش حی داور آمده

موسی عمران دیگر آمده از کوه طور
یا مسیحا با ندای روح‌پرور آمده؟

همچنان هارون که با موسی‌بن‌عمران یار بود
همره پیغمبر اسلام، حیدر آمده

پای در چشم زمین و آسمان در مشت اوست
پیش رو حکم خداوند است و حیدر پشت اوست
--
محو شو ای تیرگی نور آمده نور آمده
محفل توحید را شیرین‌ترین شور آمده

دیوها را آید از هر سو نهیب‌الفرار
دسته دسته بر زمین از آسمان حور آمده

ای تمام کوه های مکه این آوای کیست؟
این محمّد یا همان موساست کز طور آمده

روز روز جشن آزادی زن‌های اسیر
یا که عید دختران زنده در گور آمده

با تبر محکم به فرق بتگران باید زدن
این چنین از خالق معبود دستور آمده

باید اینک پشت حمال الحطب را بشکنید
با شجاعت هر دو دست بولهب را بشکنید
--
ای امین وحی اینک بانگ «اقرأ» ‌ساز کن
یا محمّد از زبان ما سخن آغاز کن

یا محمّد همچو خورشید از حرا بیرون بیا
بر تمام کائنات آغوش خود را باز کن

سنگ اگر از چار سو آید سپر کن سینه را
با تبسم آنچه را می‌بایدت ابراز کن

پرچم توحید را بر قله ی عالم بزن
خلق را از شرق تا غرب جهان آواز کن

یا محمّد برترین اعجاز تو قرآن توست
هان، بگو، اعجاز کن اعجاز کن اعجاز کن

ما تو را از انبیا اعجاز برتر داده ایم
بعد قرآنت وصیی مثل حیدر داده ایم
--
ای همه پیغمبران در انتظار بعثتت
وی تمام عالم امکان دیار بعثتت

سنگ‌‌های کعبه می‌گویند تو پیغمبری
کوه های مکه بی‌صبر و قرار بعثتت

مکه و مصر و حجاز و کوفه و شامات نه،
وسعت ملک خدا باغ و بهار بعثتت

نیست بیم از غزوه های خیبر و احزاب و بدر
تا بوَد در دست حیدر، ذوالفقار بعثتت

تا مکان باقی‌ست، تا چرخ زمان در گردش است
می‌‌رسد بر خلق، فیض بی‌شمار بعثتت

بعد تو دیگر نیاید در جهان پیغمبری
آری آری تا قیامت همچنان پیغمبری
--
ای فراز قله ی هستی لوای حکمتت
آفرینش تا قیامت غرق بحر رحمتت

سال‌ها و ماه ها و هفته ها و روزها
می‌درخشد تا قیامت آفتاب حکمتت

با لب شیرین گشودی روی و خندیدی به سنگ
سنگ هم شرمنده شد از خلق و خوی و خصلتت

بیشتر آزار دیدی از همه پیغمبران
ای همه پیغمبران مبهوت صبر و همّتت

تا زمین و آسمان بر پاست تو پیغمبری
تا جهان باقی‌است ماییم و کتاب و عترتت

این دو، تا روز قیامت با همند و با همند
هم نجات عالمند و هم چراغ آدمند
--
ما مسلمانیم و مهر وحدت ما یا علی است
وحدت آن دارد که او را رهبر و مولا علی است

چیست وحدت؟ چنگ بر«حبل‌المتین» حق زدن
ای تمام مسلمین حبل‌المتین تنها علی است

تفرقه یعنی جدا از دامن حیدر شدن
متحد باشید ای یاران امام ما علی است

در سپهر وحدت و ایمان و عشق و اتحاد
محور توحید و خورشید جهان‌آرا علی است

من کی‌ام تا نفس پیغمبر امام ما شود
فاش می‌گویم امام حضرت زهرا علی است

ما تمام عمر با قرآن و عترت زیستیم
نیستیم آن دم که در خطّ ولایت نیستیم
--
کیست احمد؟- شهر علم کبریا و در: علی است
باطن و ظاهر علی، اول علی، آخر علی است

دست و شمشیر خدا، چشم خدا، وجه خدا
نص قرآن است آری، نفس پیغمبر علی است

آن دو تن باید که بگریزند از میدان جنگ
تا شود معلوم تنها فاتح خیبر علی است

فتح بدر و فتح خیبر حقِ شیرِ داور است
الفرار ای روبهان از معرکه، حیدر علی است

گر شوی غافل به سوی این و آنت می‌برند
ای برادر راه خود را گم نکن، رهبر علی است

«میثما» نه شافعی نه مالکی نه حنبلی
بعد پیغمبر فقط مولا علی مولا علی



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : دو شنبه 5 خرداد 1393برچسب:اشعاربعثت ,عیدمبعث,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,اشعاربعثت ,عیدمبعث,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,,حضرت محمد,بیت الائمه,جهان میهن,هایپرثنا,تجارت حلال,حضرت محمد,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن اشعارعیدمبعث3

 

 

 

 

 

 

قطعه و مفرد


ذکرِ علق
سلام ما به تو ای معنی حدیثِ علق
ای انتهای غروب و ای ابتدای فلق

رباعی و دوبیتی


صلوات
گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی
در این شب پر فیض تو خواهی ثمراتی
باید که به کوری دو چشمان حسودان
بر احمد و آلش بفرستی صلواتی


اشعار عروضی


آفتاب
آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کند
با اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند
این چه دریائیست اعجازی حسابی می‌کند
چشم هر بیننده‌اش را نقره آبی می‌کند
       خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است
       این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است
کوه نور و صخره‌هایش خم شده در سجده‌اش
آشنا غار حرا با نغمه‌‌ی هر سجده‌اش
بوته‌های این بیابان گوئیا در سجده‌اش
می‌کند هم خاک و باد و آب و آذر سجده‌اش
       کیست این جبریل دارد می به جامش می‌دهد
       هم خدا، هم مکه، هم هستی، سلامش می‌دهد
نقش پیشانی او تک بیتی از دنیا غزل
رنگ چشمانش زند طعنه به شهد و بر عسل
ابروانش فارغ از هر گونه امثال و مثل
بر لبش طراحیِ حی علی خیر العمل
       کینه‌های مانده در دل با اخوت ختم شد
       تا که با دست محمّد این نبوّت ختم شد
عید مبعث آمد و دیده چراغانی شده
دیو جهل و نا امیدی سخت زندانی شده
عرش بنشسته به فرش و فصل مهمانی شده
روح ما با ذکر احمد روحِ روحانی شده
       لحظه‌ی پرواز آمد بال‌ها را باز کن
       شادیِ بعثت بدین پرپر زدن آغاز کن

وصلِ یار
نبض هستی لرزه بر رگ‌های کوهِ نور زد
باغبان انبیاء گل نغمه‌ای مسرور زد
چشمِ کوه‌های دگر پیش حرا تاریک بود
چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد
بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا
صد ملک با بال‌های سر درش را تور زد
هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل
فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد
با چنین والا مقامی چشم‌ها را خیره کرد
تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد
دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف
سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد
دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود
گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد

اشعار نو


یا ایها المدثر
از سال‌ها عزیمت
گویا که آمدی تو!
سردی ز چیست آخر؟
می‌لرزی از چه احمد؟
این بار آمدی تو!
این بار گو چه دیدی
در حال روزه‌داری
وقت نماز آری؟!
این بار گو چه دیدی؟!
این بار آمدن نیست
این بار فرق دارد
انگار رفتنی شد
چشمان برق بارد
انگار آشنایی می‌خواندت محمّد
می‌گویدت صدا با
آرامشی مؤثر
برخیز ای محمّد
یا ایها المدثر

ذکر و سرود


عهد
لحظه‌ی بعثت نورانی احمد
آمد از غارِ حرا ندای سرمد
سوره‌ی علق بخوان تو یا محمّد
ذکری که رمزِ حیاته
شبِ عید نقل و نباته
ذکرِ پاکِ صلواته
ای که معنی همان عهد الستی
از همون روز ازل به دل نشستی
طپش قلب مسلمونا تو هستی (2)
یا محمد یا محمد رسول الله (3)
عرشیان در آسمان نغمه سرایند
همه‌ی ستارگان گرم نوایند
پایه‌های کعبه در مدح و ثنایند
موسم بهار رسیده
واسه دل قرار رسیده
بعثتِ نگار رسیده
کار قلبِ عاشقا شوق و سروره
عید مبعث واسه مسلمین غروره
دشمنا بدونند اسلام دینِ نوره
یا محمد یا محمد رسول الله (3)
نه فلک، ماه و ستاره، عرش اعظم
کهکشان و آسمان و هر دو عالم
شده تسخیرِ نبوت تو خاتم
کسی که برات هلاکه
روز محشرش چه باکه؟
اونجا عشقِ تو ملاکه
ما که جز خدا و تو یاری نداریم
واسه وقتِ دیدنت ببین خماریم
قلبمون رو برا تو هدیه می‌آریم
یا محمد یا محمد رسول الله (3)

جبل النور
شبِ بعثت نبی شبِ ثنای احمده
روشنی بخشِ دلا نبوته محمده
جبل النور ببین به دل داره جلا می‌ده
از دلِ غارِ حرا نوایی آشنا می‌ده
صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)
چی شده غار حرا سرودِ مستی می‌خونه
نغمه‌ی محمد و تموم هستی می‌خونه
کار هر چی عرشیه زمزمه و ثنا شده
به مسلمونا بگید حاجتشون روا شده
صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)
دور هر چی کافره شرم و خجالت پیچیده
چونکه تو چشم نبی برقِ رسالت پیچیده
دلِ کل عالمین افتاده تو تاب و تبش
بسم ربک الذی خلق شده نقشِ لبش
صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)

شور و بحر طویل


سیدنا سیدنا یا رسول الله (3)
تمامِ مسلمین می‌گن ـ یا رسول الله
لب‌های مؤمنین می‌گن
آسمون و زمین می‌گن
گل‌های پر ز چین می‌گن
شعرهای آتشین می‌گن
نغمه‌های غمین می‌گن
آدمای حزین می‌گن
دل‌های نازنین می‌گن
ملائکه همین می‌گن
* * *
گل‌ها به گلزار می‌خونند
دلبر و دلدار می‌‌خونند
دل‌های بیمار می‌خونند
دیده‌های زار می‌‌خونند
دو چشمونِ تار می‌خونند
اشکای خونبار می‌‌خونند
جمعِ گرفتار می‌خونند
هر خطِ گفتار می‌خونند
سیره و رفتار می‌خونند
رموز و اسرار می‌خونند
تو را مدد کار می‌خونند
تو سختی‌ها یار می‌خونند
* * *
معشوق عاشقا کیه؟
با همه آشنا کیه؟
دردِ‌ ما رو دوا کیه؟
منجی آدما کیه؟
عزیز کبریا کیه؟
خاتم الانبیاء کیه؟
حضرت مصطفی کیه؟

صل علی محمد ـ‌ و آله و سلم (2)
عسل عسل نگاهش
گلشنه روی ماهش
داره فلک می‌ریزه
گلاب و گل به راهش
* * *
از کوه دل بر اومد
عمرِ بدی سر اومد
مفسّرِ جمله‌ی
الله اکبر اومد
* * *
مکه گشوده سینه
مجنونشه مدینه
می‌گن به هم عاشقا
اوّل عشق همینه
* * *
یه دنیا نور خدایش
ریخته به پیش پایش
می‌ترسه هر چی کافر

با رعدِ هر صدایش



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , اشعار عید مبعث حضرت محمد (ص) ,عیدمبعث,اشعارکف زنی ,مبعث ,شعرمبعث ,حضرت محمد,زینبیون , , | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» متن اشعارعیدمبعث2

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احمد مرسل آن چراع جهان
رحمت عالم آشكار و نهان
آمد از رب سوى زمين عرب
چشمه زندگانى اندر لب
هم عرب هم عجم مسخّر او
لقمه خواهان رحمت در او
در جهانى فكنده آوازه
با خود آورده سنّتى تازه
دين بدو يافت زينت و رونق
زانكه زو يافت خلق راه به حق
سخن او برد تو را به بهشت
ادب او رهاندت ز كنشت
دل پر درد را كه نيرو نيست
هيچ تيماردار چون او نيست
بر تو از نفس تو رحيم‌تر است
در شفاعت از آن كريم‌تر است
از كرم، نزهوا و نزهوسي
مهربانتر ز تست بر تو بسي
گر تو خواهى كه گردى او را يار
از حرام و سفاح دست بدار
در حريم وي اى سلامت جوي
شرم‌دار از حرام و دست بشوي
اى فرو مانده زاروار و خجل
در حجيم تن و جهنم دل
گر تو را ديده هست و بينايي
چون ز دوزخ سبك برون نايي؟
پاك شو، پاك، رستى از دوزخ
كو رهاند ترا از آن برزخ
خاك او باش و پادشاهى كن
آن او باش و هر چه خواهي كن
تا به حشر اى دل ار ثنا گفتي
همه گفتى چو مصطفي گفتي
شمع بود آن هماى فرخنده
از درون سوز و از برون خنده
گنج همسايه بد دل پاكش
رنج سايه نبود بر خاكش

*****************

بعثت نور

 


آنچه در دل بود هوس دارم

هوس او به هر نفَس دارم

مبريدم ز كوى او به رحيل

كاروانى پر از جرس دارم

بى مغيلان هواى كعبه چه سود

در رهش ميل خار و خس دارم

گر شوم صيد ابرويت، سوگند

رغبت گوشه قفس دارم

آنچنانم به زلف تو دربند

نه ره پيش و راه پس دارم

آرزويم زيارت است بيا

دل مهيّاى غارت است بيا

بى تو روح الامين چه سود دهد؟

بى جمالت يقين چه سود دهد؟

دستگيرم نباشد ار شالت

لفظ حبل‏المتين چه سود دهد؟

گر نباشد على خطيب دلم

خطبه متّقين چه سود دهد؟

گر تو چوپانى مرا نكنى

لقبى چون امين چه سود دهد؟

نرود گر سرم به مقدم دوست

پينه‏هاى جبين چه سود دهد؟

بى عروج تو بهر من هر شب

دست، كوتاه و بر نخيل، رطب

كو خليلى كه نار باز شود

در لطف از كنار باز شود

امر كن دلبر خديجه پسند

تا دلم سوى يار باز شود

در مقامى كه شاهد است على

كى لبم سوى كار باز شود

گر، به غم مونس توأم اى كاش

درِ غم صدهزار باز شود

تو، به دارم كشى و من ترسم

نكند حبلِ دار باز شود

كاش من هم قتيل تو باشم

يا كه ابن‏السبيل تو باشم

اى سقايت به دوش تو ارباب

تشنه‏ام تشنه پياله آب

ديده شد جويها تماشا كن

رفت خاكسترم مرا درياب

همه جا صُنع گوشه لب توست

پس چه حاجت كه بينمت درخواب

اى كه پيچيده‏اى به حب على

«قم فأنذر» كه سوخته محراب

دل قوى‏دار، مرتضى دارى

نفْسِ تو كرده‏اند فصل خطاب

صوت حيدر چو گشت رشته وحى

بالها سوزد از فرشته وحى

كهف من خانه گلين شماست

كلب اين خانه مستكين شماست

دين تو گر شكستن دلهاست

دل من بيقرار دين شماست

آنچه معراج مى‏برد ما را

خطى از صفحه جبين شماست

فرع بر اصل خود رجوع كند

زوجم از مانده‏هاى تين شماست

چهارده نور اگر يكى دانم

دل من از موحدين شماست

اى به ارض و سماء، نور نخست

عرش را محدقين، سلاله توست

كوه نور از پگاه تو پر نور

صد حراء در نگاه تو مستور

زادگاه على است قبله تو

قدس، كى بود، كعبه معمور

تا امامت كند زكات و ركوع

صبر كن تا غدير و وقت حضور

مرتضى شاهد تو و جبريل

كيست غير از على حضور و ظهور

با «اَرِحْنى» بخوان بلالت را

تا كند نام تو ز سينه عبور

مرتضى منتهى رسالت توست

امر بر حب او عدالت توست

اى رها گشته‏ات به عالم تك

اى گرفتارت انس و جن و ملك

وعده يك دو بوسه مى‏خواهم

تا بسنجم عيار قند و نمك

اى كه گفتى ز يوسفم «اَمْلَح»

ناز كن تا زنم به ناز محك

رب تويى مالك حيات تويى

كافرم گر كنم به مُلك تو شك

پيش از اين بر لبت دعا بودم

استجابت شده دعا اينك

پى يك بوسه حلال توام

گوييا كاسه سفال توام

اى به تأديبِ بنده به ز پدر

وى به ما مهربانتر از مادر

اى علمدار حُسن تو حمزه

وى سفير ملاحتت جعفر

غزوه موى توست در دل من

حال اسير توأم بكُش ديگر

دخترت را بخوان كه پاك كند

خون ز تيغ دو پهلوى حيدر

تا كند پاك جاى اين احسان

مرتضى خون ز پهلوى همسر

غير احسان جواب احسان نيست

كار حيدر به غير جبران نيست

****************

بهار محمد (ص)

 


گل نكند جلوه در جوار محمد
رونق گل مى‏برد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان و ليكن
نيست ‏خزان از پى بهار محمد
سايه ندارد ولى تمام خلايق
سايه نشينند در جوار محمد
سايه ندارد ولى به عالم امكان
سايه فكنده است، اقتدار محمد
سايه نمى‏ماند از فروغ جمالش
هاله نور است در كنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سيه ‏فام
آيت و الليل و النهار محمد
تا كه بماند اثر ز نكهت مويش
خاك حسين است‏ يادگار محمد
تربت‏خوشبوى كربلاى معلاست
يك اثر از موى مُشكبار محمد
رايت فتحش به اهتزاز درآمد
دست ‏خدا بود چون كه يار محمد
من چه بگويم (حسان) به مدح و ثنايش
بس بودش مدح كردگار محمد

******************

اى باده نوشان

 


الا اى باده نوشان بعثت آمد

زملان مى کشى و عشرت آمد

بود ميخانه دار عشق و سرمد

بود ساقى سر مستان محمد

رحيق عشق سرشار از شراب است

جهان مست از مي ختمى مآب است

خراب از نعره اش بتخانه ها شد

که باز امشب همه ميخانه ها شد

الا اى عاشقان شاه حجازي

زبتها مى کند او پاک بازي

ز دو عالم چهل شب او جدا شد

کنشت و دير او يکسر حرا شد

چهل شب با خدا دمساز او بود

وجودش غرق در درياى هو بود

تهى از غير و پر از دوست گرديد

به چشم خويشتن معبود خود ديد

محمد با هو الهو روبرو شد

که گرم عشق و راز و گفتگو شد

به يک برق تجلي گشت بيهوش

که افتاد او خدا بردش در آغوش

هدايايي برش از داور آمد

به فرق او در امشب افسر آمد

به حق يکسر سر تعظيم بگرفت

که هر چه بود او تعليم بگرفت

پر از علم لدني سينه اش شد

منور تا ابد آيينه اش شد

به مستى جانب ميخانه رو کرد

گل گلخانه اش مستانه بو کرد

ميان ميکده فرخنده يارش

چهل شب بود چون چشم انتظارش

خديجه لعل لب يکباره وا کرد

سلامى گرم او بر مصطفى کرد

بگفتا يا محمد البشارت

به تو از بهر تبليغ رسالت

چهل شب قسمتم گر شد جدايي

ولى بينم جمال کبريايي

چهل شب بى تو بر من شد چهل سال

وليکن روى بر من کرد اقبال

چهل شب من کشيدم بى تو بس رنج

ولى در خويش کردم جستجو گنج

چهل شب گر مرا از تو جدا کرد

ولى بر ما خدا کوثر عطا کرد

سراپا مصطفى در تاب و تب شد

که روز روشن او همچو شب شد

که جبريل امين با امر سرمد

رسيد و گفت قم ، قم يا محمد

زمان عشق بر ذوالمن رسيده است

که نابودي اهريمن رسيده است

*******************

باور كنيم سكّه به نام محمد(ص) است

 


باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتى دوباره را
باور كنيم رويش سبز جوانه را
ابهام مردخيز غبار كرانه را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكّه به نام محمد(ص) است
از سفر فطرت از صحف از صحف از زبور
راوي! بخوان به نام تجلي، به نام نور
آفت نبود و موت نبود و نفس نبود
او بود و بود او جز او هيچ كس نبود
«قال الست ربكم» ى را بلا زدند
فالى زدند و قرعه تكوين ما زدند
سالار «كنت كنز» در آيينه نطفه راند
برقى جهيد و خرمن آدم نشانه ماند
ويرانه گرد خانه زنجير او شديم
ز افلاكيان خليفه تقدير او شديم
گرديد چرخ و خاك فلك كو به كو نشست
آدم رهيد و نوح به جودي فرو نشست
ايوبها به سفره كرمان كَرَم شدند
يعقوبها به حوصله پامال غم شدند
موسى بسى ز نيل حوادث امان گرفت
تا همچو نيل دامن فرعونيان گرفت
بسيار بت شكست كه از سيم كرده بود
تهمت به بت زدند، براهيم كرده بود
از رشكِ لطف، جان ملايك ملول ماند
هيهات بر زمانه كه انسان جهول ماند
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم رويش سبز جوانه را
ابهام مردخيز غبار كرانه را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكه به نام محمد(ص) است
راوي! به شب، حجاب نكويي، حجاب قـُبح
راوي! به صبح، صبح شكافنده، صبحِ صبح
راوي! به فتح، فتح نمايان به آسمان
راوي! به تين و زيت و به افسانه زمان
راوي! بخوان به خواندن احمد در اعتلا
بر بام آسمان، شب معني، شب «حرا»
شبها شبند و قدر، شب عاشفانه‌هاست
عالم فسانه، عشق فسانه‌ي فسانه‌هاست
راوي! بخوان كه رستم افسانه مي‌رسد
جوهر فروش همت مردانه مي‌رسد
راوي! بخوان كه افسر سيارگان مَه است
راوي! بخوان كه مهدي موعود در ره است
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكه به نام محمد(ص) است
خونين به راه دادرسي ايستاده‌ايم
چون لاله داغدار كسى ايستاده‌ايم
اى دوست! اى عزيز مجاهد! رفيق راه!
مقداد روز! مالك ِ شب! ميثم پگاه!
اى در صفا به همت مردانه استوار
اى مرد مرد! مرد خدا! مرد روزگار
مرغى چنين بلازده جان در قفس نداد
حقا كه داد عشق تو دادي و كس نداد
رفتى كه بازگردي و تا ما خبر شديم
اى پيشتاز قافله! بي‌همسفر شديم
گيتى به اهل عشق، به دستان، چه مي‌كند
حالى به ما شقاوتِ پستان چه مي‌كند
با ما چه مي‌كنند به رندى در آشيان
اين نابكار خانه به دوشان، حراميان
اى دوست! اى عزيز! رهايى مباركت
از همرهان خسته جدايي مباركت
اين جا خوش است ضجه زنجيريان هنوز
مردم كـُش است دشنه تقديريان هنوز
اين جا هنوز عرصه گير و كشاش است
اين جا هنوز خواب اسارت مشوش است
اين جا جهان شب است، ولى بيكرانه نيست
فرداى روشنايي ره بي‌بهانه نيست
شبها شبند و قدر، شب عاشقانه‌هاست
عالم فسانه، عشق فسانه‌ي فسانه‌هاست
باور كنيم رجعت سرخ ستاره را
ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را
باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است
باور كنيم سكه به نام محمد(ص) است
 

****************

بخوان


آن شب سكوت خلوت غار حرا شكست

با آن شكست، قامت لات و عزا شكست

آمد به گوش ختم رسولان ندا بخوان

مُهر سكوت لعل بشر زان ندا شكست

با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل

در سرزمين ركن و مقام عصا شكست

آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت

تا سدّ ظلم و فقر به ام القرا شكست

نوح نبى به ساحل رحمت رسيد و خورد

طوفان به پاس حرمت خيرالورا شكست

بر تخت گل نشست در آتش خليل حق

تا ختم الانبيا گل لبخند را شكست

عيسى مسيح مُهر نبوّت به او سپرد

زيرا كه نيست دين ورا تا جزا شكست

آمد برون ز غار حرا مير كائنات

آن سان كه جام خنده باد صبا شكست

در خانه رفت و ديد خديجه كه مى‌دهد

از بوى خويش مُشك غزال ختا شكست

بر دور خويش كهنه گليمى گرفت و خفت

آمد ندا كه داد به خوابش ندا شكست

يا «ايّها المدّثر»ش آمد به گوش و گفت

بايد كه سدّ درد ز هر بينوا شكست

قانون مرگ زنده به گوران به گوركن

كز مرگ دختران نرسد بر بقا شكست

آماده بهر گفتن تكبير كن بلال

چون مى‌دهد به معركه خصم دغا شكست

اينك به خلق دعوت خود آشكار كن

هرگز نمى‌خورد به جهان دين ما شكست

برخيز و بت شكن كه على دستيار توست

كز بت نمى‌خورد على مرتضى شكست

طعن ابى لهب نكند رنجه خاطرت

كو مى‌خورد ز آيه «تبّت يدا» شكست

«ژوليده» گفت از اثر وحى ذات حق

آن سكوت خلوت غار حرا شكست


************************

رسول مهربانى

 


دُردى كِش بلاى تو ام يا محمدا
ديوانه ولاى تو ام  يا محمدا
گويند هركه را تو بخواهي بلا دهي
مستانه بلاى تو ام  يا محمدا
بيمارم و نگاه تو اعجاز مي كند
مبهوت چشمهاى تو ام  يا محمدا
من از ازل در عافيتم زان كه تا ابد
در سايه لواى تو ام  يا محمدا
مولاست بنده تو و  من بنده علي
من ، بنده خداى تو ام  يا محمدا
اى اسم اعظم اسم تو يا احمدا مدد
وى قلبها طلسمِ تو يا احمدا مدد
اى مكه از فروغ تو پاينده   احمدا
مِهر و قمر ز روى تو رَخشنده  احمدا
اى كِسوت خِتام رسالت به راستى …
بر قامت رساى تو زيبنده  احمدا
كو دايه اى كه كامِ تو را مايه اى دهد
بر دايه ات ، تو دايه بخشنده احمدا
ساطِع شود چو نور ز پيشانى ات  شود…
خورشيد از جمال تو شرمنده احمدا
رضوان و حوريان و همه خازِنانِ آن
حيرانِ آن تبسُّمِ تابنده احمدا
گويا نمك زخنده تو آفريده شد
دريا به وجد رفت و نمكزار ديده شد
وقتى سخن ز كشف و كرامات مى شود
كَسرى تو را گواهِ  مقامات مى شود
اينجا سخن ز خشت و سرشت و بهشت نيست
جنت يكى تو را ، ز كرامات مى شود
اى نسلِ تو ستاره دنباله دارِ عشق
روشن رَهت ز نورِ علامات مي شود
حُبِّ تو را چگونه شود  شعله كارگر
آتشكده ز ديدنِ تو مات مي شود
اى هادى سُبُل نرود هر كه راهِ تو …
بى شك دچار رنجش و طامات مى شود
اى سنگِ سخت زير قدومِ تو نرمِ نرم
دلهاى ماخَلَق به وجودِ تو گرمِ گرم
اى مايه ازل و ابد ، آيه شَرَف
انسانِ كامل ، اى به بشر مايه شرف
خورشيد جاودانى و بي سايه اى ، ولي
افكنده اى به كون و مكان سايه شرف
ايمانِ تو ، پيمبري تو ، كتابِ تو
اسلامِ تو نباشد بر پايه شَرَف
اينك پس از گذشتنِ دهها هزار سال
ايران شده از دعاي تو همسايه شرف
تو ماندى و ، عدوي فرومايه ات ، نمانْد
اى تا اَبَد ولاي تو سرمايه شرف
عالم ز تو تصرّفِ هستي گرفته است
دلها ز تو تشرّفِ مستي گرفته است
در شعرِ عشق و عقل ، اميرِ غزل تويي
در خُلق و خوى و عاطفه ، حُسنِ اَزَل تويي
ديباچه امانت و ديوان عاشقي
تأويلِ حمد و آيه بيت الغزل تويي
در وحدتِ كلام ، اگر لم يلِد خداست
در محور معانى آن ، لم يزل تويي
غارِ حَراسْت ميكده حق شناسى ات
در خانه ولاى على ، مُعتزَل تويي
چونكه دلت سِرشتْ خدا ، بر گِلت نوشت
زيبا تويى ، جميل تويى و گُزَل تويي
كامل ترين محبتِ ما نذرِ مقدمت
جان و جهان و باغِ جنان بذرِ مقدمت
حقِّ تو را به شيوه عاشق ادا كنيم
دِين تو را به رسمِ شقايق ادا كنيم
اُمُّ القُرى به يمنِ تو مَهدِ تشيع است
حقِّ تو را به حضرت صادق ادا كنيم
اى عقلِ كُل ، سلوك ، چو زاهِق نمى كنيم
سِيرِ تو با مُلازمِ لاحِق ادا كنيم
در معركه چو امر تو دائر شود به حَرب
تكليف را به كُشتن فاسِق ادا كنيم
با دشمنان برائتِ دل را وفور كن
تا دِين خود به نعمتِ رازق ادا كنيم
در بندگى اگر صَنَما ، لايقت شويم
در شيعگى شهيدِ رهِ صادقت شويم
 

*******************

دست به دامان پيامبر


عاشقى ، خيز و حلقه بر در زن

دست در دامن پيمبر زن

حبّ اين خواجه پايمرد تو بس

نظر او دواى درد تو بس

اوست معنى و اين دگرها نام

پخته او بود و اين دگرها خام

آنكه از اصطفا بر افلاك‌اند

در ره مصطفى كم از خاك‌اند

هر كسى از پى شكاري تاخت



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,متن اشعارمبعث , عیدمبعث ,شعرمبعث ,بعثت ,حضرت محمد,اشعارحضرت محمد,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» متن اشعارعیدمبعث

 

 

 

 

 

 

 

 

اس ام اس و پیامک تبریک ولادت پیامبر حضرت محمد (ص)

امشب هیاهوی عجیبی در زمین است      امشب زمین جولانگه روح الامین است

در بستر این مکۀ خاموش غوغاست      آواز گرم جبرئیل از دور پیداست

این کوه ودشت امشب چه رمز وراز دارند      گویا ملائک نوبت پرواز دارند

روح الامین پیچیده امشب کوه در کوه      پای کمند غم رهانده مرد بشکوه

آشوب جان در بر گرفته کهکشان را      ذوق تغزّل رنگ بسته آسمان را

گم گشته کوه نور در شرق تجلی       مانند آن مردی که شد غرق تجلی

یا احمد(اقرابسم ربک)را تو برخوان      آیینه را برگیر ای آیینه گردان!

برخوان به مردی ذوالفقار هل اتی را      از بیشۀ شیران او شیر خدا را

ای لایق لطف و تغزلهای شیرین

شد خوشه چین خرمن تو ماه وپروین

**********

در اثنای بوسیدن آفتاب      حرا ماندو جانی پر از التهاب

محمد در این بزم محض دعاست      مهیای هم صحبتی با خداست

چنان لحظه ها با دلش محرمند      که گویی زقبل آشنای همند

کران تا کران نور بود وخدا      نبود این حرا،طور بود وخدا

حرا مانده در التهاب عمیق      میان دو دریای جوشان غریق

چو صحرا هوای رسیدن گرفت      حرا بار دیگر طپیدن گرفت

حرا از دل،از لاله لبریز شد

وآمادۀ فتح پائیز شد

 ***************

 

الا محّمد ( اقرء وربّک الاکرم)

بخوان به نام خداوند لوح و قلم

بخوان بخوان که تویی منجی عالم

بخوان که پیشتروبرتری توازعالم

بخوان که خوانده خدایت پیمبراکرم

بخوان که هرسخن توست آیتی محکم

            بخوان به نام خدایی که آفریده تورا

          بخوان به نام کریمی که برگزیده تورا

 الا که سیطرۀ کفرازاین سخن شکند

صف سپاه شب ازنیزۀ سحر شکند

اگرچه کوه بود خصم را کمر شکند

به تیغ عدل توبازوی زور و زر شکند

تبر به دست بتان رابه یکدگرشکند

کمان گرفته زبوجهل ِ فتنه سرشکند

          خبردهید که دیوغرور ومستی مرد

           رسیدلشکرتوحید وبت پرستی مرد

محّمد ای دوجهان زیربار منت تو

مبارک است به خلق خدا نبوت تو

خجسته باد به عالم ظهور دولت تو

تمام نور بود از چراغ حکمت تو

بودحقیقت توحید درس وحدت تو

درودبرتو ودین وکتاب وعترت تو

        چراغ عترت وقرآن یکی است یا احمد

        به این دو عزت ما متکی است یا احمد

دوثقل زندۀ تواهل بیت وقرآنند

دوقطعه نور زیک مشعل فروزانند

دو سوره اند که مانند نورو فرقانند

دو آفتاب کهکه از یک سپهر تابانند

دو گوهرند که در یک سپر رخشانند

دو نخل نور که محصول یک گلستانند

           به اتفاق دوتصویر ازجمال خداست

    هرآن که گشت جداازیکی، زهردوجداست

توآفتاب جهانی جهان تورادارد

امیر قافله ای کاروان تورادارد

نشسته ای به زمین آسمان تورادارد

توباغبان جنانی جنان تورا دارد

زمان به طول تمام زمان تورا دارد

مکان به وسعت کل مکان تورا دارد

                چه مقبلان که همه مورد قبول تواند

                رسول مایی وپیغمبران رسول تواند

کسی که درهمه جادرکنارتوست علی است

کسی که دست تووذولفقارتوست علی است

کسی که تابه ابدالدهر یارتوست علی است

کسی که شیر تو کردگار توست علی است

کسی که جان تو وجان نثار توست علی است

کسی که فاتح پروردگار توست علی است

              کسی که حافظ قرآن و دین توست علی است

             کسی که گفته خدا جانشین توست علی است

سلام برتووقدروجلال وعنوانت

سلام چارکتاب خدا به قرآنت

سلام بربرتو ویاسین ونوروفرقانت

سلام برتوکه سلمان بودمسلمانت

سلام برشرف واقتدار سلمانت

سلام مکه وغارحرابه پیمانت

              سلام برتو ومولاعلی برادر تو

             یگانه فاتح بدرو حنین وخیبر تو

بشر رسیدبه آیین راستین امشب

خدانموده برون،دست از آستین امشب

طلوع کرد رخ آفتاب دین امشب

خدای را بستایید ازهمین امشب

           ظهورمکتب خیرالورا مبارک باد

            طلوع نور زغارحرا مبارک باد

بشارت ای همۀدختران زنده بگور

محمّد آمده،پایان گرفته سلطۀ زور

به گورگشت نهان،دیوکبروجهل وغرور

فروغ دوستی از کوی دوست کرده ظهور

به شام تیره شبیخون زده است لشکر نور

محمّدآمده، چشم بدازجمالش دور

            رسیده مژده که در ظلّ احمدید همه

                از این به بعد کنار محمّدید همه

قسم به ذات خداوندگار حی ِ قدیر

دوعیدماست یکی،این دو،بعثت است وغدیر

جهانیان همه دانید از صغیرو کبیر

فقط علی است پس از مصطفی به خلق،امیر

به شهریار پیام آوران کسی است وزیر

که علم دارد واخلاص داردوشمشیر

             هزارمرتبه"میثم"اگرروی سردار

             زدامن علی واهل بیت دست مدار

 


» عناوين آخرين مطالب
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه اشعارمذهبی بیت الائمه بوده وهرگونه کپی برداری باذکرنام منبع بلامانع است ....