پایگاه شعرمذهبی به شمادوست گرامی خوش آمدمی گوید اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي شما مي توانيد اشعارخويش رابه وب سايت ماارسال تانمايش داده شود- شما مي توانيد جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بيت برادرحاج مهدي جهان ميهن باسبک جديد به لينک واقع در موضوعات سايت وياوب سايت شخصي ايشان مراجعه نماييد www.zeynabiuon@mailsara.comیاwww.zeynabiuon@mihanmail.irارسال فرمائید




   


   
موضوعات مطالب
صفحه اطلاع رسانی پایگاه بیت الائمه(ع)
اشعارشاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
متن اشعار اربعین حسینی
عکس های تاریخی وقدیمی مشهد(حرم امام رضا(ع))
شهادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعارولادت پیامبر(ص) وامام صادق(ع)
متن اشعار حضرت عباس (ع)
متن اشعار سینه زنی امام حسین (ع)
متن اشعارامام زمان (عج)
متن اشعارحضرت علی (ع)
متن اشعار رسوا.. (ص)
متن اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
متن اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
متن اشعار شهادت امام باقر(ع)
متن اشعار شهادت امام سجاد(ع)
متن اشعارولادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعاروفات حضرت معصومه (ص)
تصاویروعکس های مداحان اهل بیت (ع)
متن اشعارمحرم
متن اشعارامام رضا(ع)
متن اشعارمناجات باخدا
متن اشعار حضرت علی اصغر(ع)
متن اشعارحضرت علی اکبر(ع)
متن اشعارحضرت رقیه (س)
متن اشعار مسلم بن عقیل (ع)
متن اشعاردرباره کربلا
متن اشعار دهه فاطمیه
مباحث حقوقی(برای دانشجویان رشته های حقوق )
متن اشعار درمدح امام زمان(عج)
متن اشعاردرباره عیدنوروزوبهار
متن اشعارسیزده بدر
صفحه برچسب های وبلاک
احادیث حضرت زهرا(س)
اشعاروفات حضرت ام البنین (س)
متن اشعارولادت حضرت زهرا(س)
متن پیامک روز زن -همسر
متن اشعارولادت امام محمدباقر(ع)
متن اشعارماه رجب
متن اشعارولادت امام جواد(ع)
متن اشعارولادت حضرت علی(ع)
صفحه سیاسی
متن اشعاروفات حضرت زینب(س)
متن اشعارعیدمبعث
متن اشعارولادت امام حسین (ع)
متن اشعارولادت حضرت عباس(ع)
متن اشعارولادت امام سجاد(ع)
متن شعردرباره کاظمین
متن شعردرباره نجف
متن شعر درباره سامرا
متن شعردرباره کربلا
متن شعردرباره مدینه
اشعارولادت امام زمان (عج)
متن اشعارصلواتی
متن اشعارولادت حضرت رقیه(س)
متن اشعارماه مبارک رمضان
روزنامه ها وخبرنامه های کشوری
صفحه تبلیغات وخریدوفروش رایگان اجناس شما(اقتصادی)
متن اشعاروفات حضرت خدیجه (س)
متن اشعارولادت امام حسن مجتبی(ع)
متن اشعارشبهای قدر(لیله القدر)
مطالب متفرقه وب سایت
متن اشعارعیدسعیدفطر
تصاویر متحرک
تصاویر متحرک
اشعارسالروز تخریب بقیع
متن اشعارمراسم عروسی- دامادی
اشعارشهادت امام صادق(ع)
متن اشعاردهه کرامت
متن اشعارولادت حضرت معصومه
اشعارولادت امام رضا(ع)
متن اشعاراستقبال از محرم
متن اشعارشب اول محم
متن اشعارشب دوم محرم
متن اشعارشب سوم محرم
متن اشعارشب چهارم محرم
متن اشعارشب پنجم محرم
متن اشعارشب ششم محرم
متن اشعارشب هفتم محرم
متن اشعارشب هشتم محرم
متن اشعارشب نهم محرم
متن اشعارشب دهم محرم (عاشورا)
اشعارحرکت کاروان کربلا
تحقیق آماده (دانشگاه .دبیرستان.دبستان.راهنمایی)
متن اشعارشهادت امام جواد(ع)
متن اشعارسالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س)
متن اشعارحربن ریاحی
شگفتی های قرآن
متن اشعارروز عرفه
لینک مستقیم به مطالب وب سایت های دوستان
کتابخانه الکترونیکی
دانلود نوحه (صوتی وتصویری)
استخاره
متن اشعارعیدغدیرخم
فایل های اشعارمذهبی (به صورت word)
متن اشعاررحلت پیامبر(ص)
فروشگاه بیت الائمه(س)
نويسندگان وب سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديد امروز:

طراح قالب

Template By:

درباره وبگاه

وب سایت پایگاه شعربیت الائمه (ع)باترویج اشعارمذهبی ونوحه وسینه زنی و... طراحی گردیده که به یاری خداونظرات شمادوستان کارخویش راادامه ودرزمینه ائمه اطهار(ع)گام برمی دارد.
لينك دوستان
»

»

»

»

»

»

»

»

فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
ازدواج موقت
جلو پنجره ایکس 60
امن ترین درگاه پرداخت اینترنتی

آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

***(اشعارروضه راه کوفه تاشام )

شعرروضه کوفه تاشام

از کوفه تاشام سرت به نیزه پناهم بود

تمام راه به سوی توای برادرنگاه بود

هرکجاکه نام تورامی بردم ،حسین(ع)

از عدویت تازیانه می خوردم،حسین(ع)

کارخواهرت دگرگریه وزاری شده

خون سرت به نوک نیزه جاری شده

قسم به خون جاری  از سرت

اگربازکنی چشمت نشاسی خواهرت

اگراجازه دهی پای نیزه ات جان می دهم

دخترت بهانه می گیرد،نیزه رانشان می دهم

کمتربه روی نیزه قرآن بخوان حسین(ع)

نامردی منتظرت نشسته باخیزران حسین(ع)

هرچه گفتم نزنیدباباندارد

یتیم نوازی دراین قافله معناندارد

 

شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : شنبه 16 آذر 1392برچسب::شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اش:شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اشعاراربعین,پایگاه شعر,دانلود,نوحه ,سینه زنی ,شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن,شعرکوفه تاشام,شعراربعین,اش, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
»

 

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» بعد از تو ،سالار زینب،غرق خون شد دل محزون و غمینم-نریمان پناهی

[]

بعداز تو ،سالار زینب،غرق خون شد دل محزون و غمینم

میسوزم،هر شب و هر روز، از غم تو ای مه نیزه نشینم

وایاز غمت در عذابم

دوریتبرده تابم

واییك سر از نی فتاده

نگرانربابم

سالارزینب،سالار زینب

رأستو ،به روی نیزه،من به دنبال سرت منزل به منزل

برروی،  منبر نیزه،صوت قرآت تو برده از دلمدل

وایداغ تو صبر من برد

زینباز غصه افسرد

وایآتشم زد همان سنگ

كهبه كنج لبت خورد

سالارزینب،سالار زینب

بنمایك،دعا بمیرم،بی تو دیگر زنده ماندنم چه حاصل

تادیدم،سرت به نیزه،سر شكستم از غمت به چوپ محمل

وایتو و نیزه سواری

منو اندوه و زاری

وایبنگر همچو عباس

اشكمن گشته جاری

سالارزینب،سالار زینب

ازیادم ،نرفته هرگز ،در میان قتلگه تنت دریدند

بایك خنجر  شكسته،لب عطشان زقفا سرت بریدند

وایسینه و تیغ و حنجر

نالهو اشك مادر

وایدست و پا میزدی تو

زیرآن كهنه خنجر

سالارزینب،سالار زینب

واللهِ،پس از فراقت،دیگر از نفس كشیدنم شدم سیر

توبر روی نیزه ها و، من اسیر دشمنان در غل و زنجیر

وایمن كجا و اسارت

منكجا و جسارت

وایدر رهت ای برادر

هستیام رفته غارت

سالارزینب،سالار زینب

دانلود مداحی

 


» بابای خوبم بی تو رقیه میمیره-نریمان پناهی

[]

بابایخوبم بی تو رقیه میمیره

طفلسه ساله دیگه از زندگی سیره

منكه دیگه پا ندارم،باید من و بغل كنی

بابوسه از لبام  بابا،كام من و عسل كنی

باباحسینباباحسین باباحسین بابا حسین

بهعمه گفتم دیگه شبا رو آرومم

خودتنگاه كن امشب كه خیلی خانومم

منالتماست میكنم،تو من و با خودت ببر

یهسر بریم بازار شام،گوشواره ام رو برام بخر

باباحسینباباحسین باباحسین بابا حسین

خیلیدل تنگم بابا برا علی اصغر

اومدهجونم بر لب از دوری اكبر

آرزومهبازم برم،از شونه ی عمو بالا

ازاون بالا نگاه كنم،به تموم آسمونا

باباحسینباباحسین باباحسین بابا حسین


» متن روضه شب سوم محرم_حضرت رقیه سلام الله علیها-حاج احمد واعظی

[]

می خوام این دلارو ببرم  پیش یه دختر كوچولو،این دختر كوچولو زبونشنگرفته،اما دیگه قدرت حرف زدن نداره،بگم؟این دختر كوچلو براش سر بابا آوردن،ایندختر كوچلو صورتش كبوده،یا زهرا،چه خبره امشب؟

من دختری سه ساله

رُخم به رنگ لاله

بابا دیگه طاقت ندارم

فریاد از این زمونه

قامت من كمونه

روی خاكا سر میگذارم

های های،هركی داره یه جوری پرواز میكنه،یاصاخب الزمان چه كردی با این دلا قربونت برم؟

تنم رمق نداره

نه گوش و نه گوشواره

بابا ببین كه ناتوونم

عمه نشسته خسته

خیلی دلش شكسته

امید نداره كه بمونم

بابا،لااله الا الله،یا نفهمی چی میگم،یا هرچی دلت سوخت،اون جوری دلت می خواد عرض ارادت كن،بابا حسین،بابا حسین

چند نفری رسیدن

قربون این گریه كردنا،قربون این اشكا،رقیه جانببین چه جوری دارن برات میسوزن،تا صبح با خودت بگو،هی گریه كن

چند نفری رسیدن

باور كن دلم نمیاد بگم این جمله رو،بابا یهدختر سه ساله ،چند تا آدم نامرد،گُنده كه لازم نیست دیگه،به یه بچه كوچولو اخمكنی،حساب كار خودش رو میكنه،بابا مگه این بچه چیكار كرده بود؟

چند نفری رسیدن

چیكار كنم؟اگه تو هم نمی خوای نگم؟نگم؟بگم؟

چند نفری رسیدن

موی من و كشیدن

یا زهرا،امشب ناله بزن،از كاروان ناله زنا عقبنمونی،امشب بلند بلند گریه كن

چند نفری رسیدن

موی من و كشیدن

نظر به سال من نكردن

هیچكی نگفت این بچه سه سالشه،یا بقیةالله

مرا به هر بهانه

زدند تازیانه

رحم به حال من نكردن

بابا بابا،شده دختر كوچولوت یا خواهر كوچلوداشته باشی؟از یه جاهایی هی خاطره ی خوش داره،یا یه جایی بهش سخت گذشته،هی میگهبابا اون جا بودیم،چه خوب بود،یادته؟یادته؟

وقتی كه مدینه بودیم یادته

غم و از دل می زدودیم یادته

دست تو بود به دستم یادته

روی زانوت مینشستم یادته

یه آدم بزرگ دلش تو روضه كبابمیشه،میسوزه،میخواد تو صورتش بزنه،دل آدم رحم میاد،بابامن نمیدونم اینها كی بودن وچی بودن،آی نامردا،بابا یه دختر كوچولو ،بچه ی فاطمه،

وقتی از راه میرسیدی یادته

گوشواره برام خریدی یادته

حالا گوشواره ندارم بابا جون

بیار این دستات رو بالا،پنج مرتبه یازهرا(سلام الله علیها)


» شعراربعین

 

*****(سنگین)

کاروان کوفه وشام

کاروان  کوفه و شام                می رسداز ره دوباره

                   عمه سادات زینب(س)                 بی قرار     بیقراره

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

 

                      از کجا گویم   برایت         ای برادر در اسارت

دست خالی آمدم من        من بدون یادگارت

  آنقدر     بین   خرابه         آن سه ساله دخترتو

                     گریه  کرد وجان داداو         در    کنار  پیکر  تو

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

 

گرتوسربرداری امروز             نشناسی زینبت (س) را

                  پیراهن آورده ام من             تا  بپوشانی   تنت    را

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان(میهن)

 

 

 


» غریب گودال

[]

شمرو اون دار و دسته هاش

ریختنتو قتلگاه داداش

منچه طور آروم بگیرم؟

گفتینگرونم نباش

هیلگد میزنه با پاش

استخونوسر و صداش

كارشتموم شده حسین

خونمیچكه زیر عباش

داداشموبی لشكر گیر آوردنو

داداشموبی سقا گیر آوردنو

سرو جدا كردن بازم میزدنش

فوارهزد خون از رگهای گردنش

اینقدهدست و پا نزن

آتیشبه قلب ما نزن

باحنجر بریده هی

مادرترو صدا نزن

ایندلم پاره شد حسین

خواهرآواره شد حسین

ایچاره ام بی من مرو

زینببیچاره شد حسین

پاشوببین با انگشت اشارشون

حرامیامیدن ما رو به هم نشون

برایمُلك ری شون

رفتسر تو ، تو نی شون

میشهكار خواهر تو

دیدنبزم می شون

رفتیتو ای برادرم

نامحرمادور و برم

حالامصیبتو ببین

دلنگرون معجرم

ببینحسین شبیه ابر بهارم

همنشینیجز غصه و غم ندارم

دیگهباید گوشوارمو در بیارم

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : 1 فروردين 1387برچسب:اشعاربی بی سکینه ,زبانحال سکینه ,شعر,هیئت زینبیون,جهان میهن,تاریخی حرم امام رضا, شهرمشهد,عکس,شعر,شاعر,شعر,اشعارمذهبی , دانلود نوحه ,سینه زنی ,مداحی ,تصاویر,عکس, همه نوع عکس ,خشکل ,زیبا ,سوپرعکس مشهد ,تصاویر,عکس ,عکاس, عکس تاریخی, شهرمشهد, امام رضا,جهان میهن,عکس تاریخی حرم امام رضا, شهرمشهد,عکس,شعر,شاعر,شعر,اشعارمذهبی , دانلود نوحه ,سینه زنی ,مداحی ,تصاویر,عکس, همه نوع عکس ,خشکل ,زیبا ,سوپرعکس مشهد ,تصاویر,عکس ,عکاس, عکس تاریخی, شهرمشهد, امام رضا,جهان میهن,عکس , | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» زبانحال حضرت سکینه با عمه خود در اربعین حسینی

 

آنانکه بهر دنیا دل از خدا بریدند

گلهایباغ ما را در خاک و خون کشیدند

برروی آل احمد از کینه آب بستند

فریادالعطش را از کودکان شنیدند

مانندابن ملجم فرق علی اکبر

ازضرب تیغ کینه از راه کین دریدند

درپیش چشم نجمه لب تشنه جسم قاسم

پامالسم اسبان کردند و سر بریدند

ازبهر جرعه آب لب تشنه  دست سقا

ازتن جدا نمودند بر آرزو رسیدند

برروی دست بابا شش ماهه کودکی را

مانندغنچه گل با تیر کینه چیدند

اینجامکناقامت ترسم دوباره آیند

آنانک ناز ما را با کعب نی خریدند

مارا ببر از اینجا بالین قبر زهرا

تاگویمش چه کردند آنان با یزید ند

ماوارثان اوییم در تازیانه خوردن

ازروی ما به سیلی یک باغ لاله چیدند

 


» اشعاراربعین حسینی- سروده مهدی جهان(میهن)

*****(شور)

اربعین

 

غریبه ، غریبه ، ببین زینب (س) غریبه

اززمین بلندشو و مولاکه خواهرت ببین

داره روضه می خونه، روضه شام اربعین

زجا  بر خیز  ببین ، مویش     سفیده ، سفیده ، سفیده

زبعد رفتن تو ،   یک روز خوش   ندیده ، ندیده ، ندیده

غریبه ، غریبه ، ببین زینب (س) غریبه4

 

صدای گریه نمی یاد، زسمت ویرانه تو

مهمون فاطمه (س)شده ، رقیه (س) دردانه تو

     زبعد   رفتن  تو ، رفتم حسین (ع)          اسیری ، اسیری، اسیری

      جان می دهم  کنارت ، گرجانمو         نگیری ،  نگیری ، نگیری

غریبه ، غریبه ، ببین زینب (س) غریبه4

 

کنارقبرت آقا ، رسیده خواهرتو

عزاداره توجنت، فاطمه (س) مادرتو

زبعد رفتن  تو ، رفتم حسین(ع)          اسارت ، اسارت ،اسارت

نبودی که ببینی ، خزان شده           بهارت ، بهارت ، بهارت

غریبه ، غریبه ، ببین زینب (س) غریبه

کنون که من دوباره  باز ، رسیده ام به کربلا

یادم اومد از اون روزی ،  که سرتو کردندجدا

 سر  تو  بر  نیزه ها  ،  نگاه  من  به  سوی  تو

 به  زینب (س)   اینو   بگو  ، کی  بریده گلوی تو

آتیش زده به قلبم ، پارگی       گلویت ، گلویت ، گلویت

زبعدرفتن تو ، مرامی زد          عدویت ،عدویت ، عدویت

غریبه ، غریبه ، ببین زینب (س) غریبه

سروده : حاج مهدی جهان (میهن )



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
»

 

*****(سنگین)

کاروان کوفه وشام

کاروان  کوفه و شام                می رسداز ره دوباره

                   عمه سادات زینب(س)                 بی قرار     بیقراره

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

 

                      از کجا گویم   برایت         ای برادر در اسارت

دست خالی آمدم من        من بدون یادگارت

  آنقدر     بین   خرابه         آن سه ساله دخترتو

                     گریه  کرد وجان داداو         در    کنار  پیکر  تو

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

 

گرتوسربرداری امروز             نشناسی زینبت (س) را

                  پیراهن آورده ام من             تا  بپوشانی   تنت    را

بی قراره ، بی قراره، عمه زینب (س) بی قراره (4)

سروده : شاعرومداح اهل بیت حاج مهدی جهان (جهان)

 



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:اشعارمذهبی ,اربعین ,اشعراربعین ,دانلودنوحه ,شعر,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعاراربعین حسینی

 

 یابن زهرا، یابن زهرا، السلام
پرچم پیروزی آوردم زشام
مظهر صبر توام، زائر قبر توام
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

با قیام خود قیامت کرده ام
مثل مادر استقامت کرده ام
گفته هایم آتشین، خطبه هایم دلنشین
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

ننگ دشمن بر ملا کردم حسین!
شام را کرب و بلا کردم حسین!
کردم از حق یاوری، با زبان حیدری
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

دخت معصومت سفیر شام شد
آبروی مکتب اسلام شد
دورتو پروانه شد، مدفنش ویرانه شد
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

نطق تو می بود در آوای من
خون تو جوشید در رگ های من
شور عاشوراییم، خطبه ی زهراییم
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

خلعت احرام خونین جامه ام
جسم مجروحت زیارت نامه ام
در نماز شب تو را یا اخا کردم دعا
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

ای سرت گرمِ دعا نوک سنان
خیزو یک بار دگر قرآن بخوان
ازبریده حنجرت، کن دعا برخواهرت
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» اشعاراربعین حسینی

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان، چه در ویرانة شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم

برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم
اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم

برگشت کاروان کربلا

اگر چه اشک گرمی ارمغان آورده ام مادر
نسیم سردم و بوی خزان آورده ام مادر
نیاید کس به استقبال من زیرا که می سوزد
ز هرُم شعله ای کز سوز جان آورده ام مادر
به این بی دست و پایی بی پر و بالی نمی دانم
چه باعث شد که رو در آشیان آورده ام مادر
اگر من زنده برگشتم ز صحرای شهادت ها
ز صدها مرگ تدریجی نشان آورده ام مادر
رهانیدم ز طوفان ستم ها کاروانی را
که اینک بی برادر کاروان آورده ام مادر
حسینت را نیاوردم من و از داغ جانسوزش
دل خونین و چشم خون فشان آورده ام مادر
به جا از یوسفت ماندست یک پیراهن خونین
که با خون دل آن را ارمغان آورده ام مادر
کمک کن زینبت را تا کنار قبر پیغمبر
که مانند تو جسمی ناتوان آورده ام مادر

اربعین(مصیبت)

عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم
گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم
زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن
که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم
تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم
مسافر از برای یار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم
اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن
که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم
تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!
که من برتو خبرهای فراوان از سر آوردم
چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم
خبر ازچوب و از لعل لب و طشت زر آوردم
زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح وخون دل
همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم
قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی
به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم
زسیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را
به آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم
 

یک پیرهن

گلم پرپر شد و بوی گلاب آید ز خاک او
بگو ای باغ سرخ من، گل من کو گل من کو
حسین جانم، حسین جانم «تکرار»


نمی گویم چها دیدم که از من باخبر بودی
به هر کویی گذر کردم تو با من همسفر بودی
حسین جانم، حسین جانم «تکرار»


نمی دانم چسان بی تو، به سر عزم وطن دارم
ز هجده یوسفم با خود فقط یک پیرهن دارم
حسین جانم، حسین جانم «تکرار»


به غیر از اشک چشم خود نیاوردم گلابی را
که من هرگز ننوشیدم بدون گریه آبی را
حسین جانم، حسین جانم «تکرار»

جستجوی کربلا

بوی گل ها از فضا، می رسد با دود و خون
یاد روزی کین زمین، غرق آتش بود و خون
هر طرف نخلی ز پا افتاده بود
پا و دست و سر جدا افتاده بود
عمه جان زینب(2)
بر مشامم می رسد عمّه بوی کربلا
می کنم با خون دل، جستجوی کربلا
من به صحرا، اشک من بر رخ دوید
در تکاپوی عزیزان شهید
عمه جان زینب(2)
دست گلچین بشکند، کین جنایت آفرید
لاله ها را پر شکست، باغبان را سر برید
غنچه خونین من اصغر کجاست؟
لاله سرخم علی اکبر کجاست؟
عمه جان زینب(2)

اربعین(مصیبت)

 ای ساربان! ای ساربان! محمل نگهدار
آمد به منزل کاروان، منزل نگهدار
محمل مران، محمل مران، شهر دل اینجاست
این کاروان خسته دل را منزل اینجاست
اینجا بهار بی خزانِ من خزان شد
از برگ برگ لاله هایم خون روان شد
اینجا همه دار و ندارم را گرفتند
باغ و گل و عشق و بهارم را گرفتند
اینجا به خاک افتاده بود و هست عباس
هم مشک خالی، هم علم، هم دست عباس
اینجا ز هم پیشانی اکبر جدا شد
بابا تماشا کرد و فرزندش فدا شد
اینجا ز آل الله منع آب کردند
با تیر طفل شیر را سیراب کردند
اینجا صدای العطش بیداد می کرد
بر تشنه کامان آب هم فریاد می کرد
اینجا همه از آل پیغمبر بریدند
ریحانه ی خیر البشر را سر بریدند
اینجا ستم بر عترت و بر آل گردید
قرآن به زیر دست و پا پامال گردید
اینجا به خون غلطید یک گردون ستاره
اینجا کشید از گوش، دشمن گوشواره
اینجا زدند آل علی را ظالمانه
شد یاس ها نیلوفری از تازیانه
اینجا چو از خانه به دوشان خانه می سوخت
دامان طفلان چون پر پروانه می سوخت
اینجا به گردون رفت دود آه زینب
حَلقِ بریده شد زیارتگاه زینب
اینجا عدو بر زخم پیغمبر نمک زد
هر برگ گل را مُهری از غصب فدک زد
اینجا زگریه ناقه ها در گِل نشستند
دُردانه های وحی در محمل نشستند
ای کربلا! گل های سرخ یاس من کو؟
ای وادی خون! اکبر و عباس من کو؟
با غنچه ی نشکفته ی پرپر چه کردی؟
با حنجر خشک علی اصغر چه کردی؟
خون جگر از دیده ام بر چهره جاریست
پیراهن آوردم به همره، یوسفم نیست
تصویر درد و داغ در آیینه دارم
چون آفتاب آتش درون سینه دارم
خاموش و در دل گفتگو با یار دارم
در سینه داغ هیجده دلدار دارم
بعد از حسین از عمر خود آزرده بودم
ای کاش من با آن سه ساله مرده بودم
اشکم به رخ آهم به دل سوزم به سینه
بی تو چگونه من روم سوی مدینه
ای کاش چون تو پیکرم صدچاک می شد
ای کاش جسمم در کنارت خاک می شد
گیرم که زنده راه یثرب را بپویم
زهرا اگر پرسد حسینم کو چه گویم؟
بگذار تا سوز دلم مخفی بماند
این صفحه با سوز خود میثم بخواند

مشکل به روی مشکل

تا سایه سرت به سر محملم فتاد
برخاست آتش غم و بر حاصلم فتاد
یک اربعین بود که ندیدم جمال تو
وین است شعله ای که بر آب و گلم فتاد
ای کشتی نجات ز طوفان دوری ات
موج بلا و حادثه بر ساحلم فتاد
بودم هزار مشکل و از رنج هر اسیر
یک مشکل دگر به روی مشکلم فتاد
برخاست آتش از دل و اشکم به رُخ دوید
دل هر زمان به یاد ابوفاضلم فتاد
دارم من از خرابه بسی خاطرات تلخ
مُردم همین که بار در آن منزلم فتاد
شد گریه رقیه سبب تا ببینمت
هر چند باز داغ دگر بر دلم فتاد
شد باز بند دست من و باز کی شود
بند مصیبتی که به پای دلم فتاد

بازگشت به وطن

عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه

اربعین(مصیبت)

سلام ای نازنین آلاله های سرخ زهرایی
که بشکفتید روی نیزه ها در اوج زیبایی
سلام ای یوسف بی پیرهن! ای بحر لب تشنه!
سلام ای آفتاب منخسف! ای ماه صحرایی!
زجا بر خیز، ای اشکم نثار حنجر خشکت!
که از بهر تو آب آورده ام با چشم دریایی
اگر چه قامتم خم گشت از کوه فراق تو
خدا داند شکستم پشت دشمن را به تنهایی
سر تو قطعنامه خواند و من تکبیر می گفتم
که بر بیدادگر طشت طلا شد طشت رسوایی
اگر از شام می پرسی زننگ شامیان این بس
که با سنگ جفا کردند از مهمان پذیرایی
چنان داغ تو آبم کرده و از پا درافکنده
که ممکن نیست جز با چشم تو زینب را تماشایی
به لطف و رأفتت نازم که در ویران سرا یک شب
سر پاک تو شد بر ما چراغ گردهم آیی
خدا دادِ دل ما را ز اهل شام بستاند
که بهر کف زدن کردند دور ما صف آرایی
گرفتم پیکرت را چون به روی دست در مقتل
گریبان چاک زد ازاین شکیبایی، شکیبایی
قبول حضرتت افتد که هم چون ابر باران زا
به یاد حلق خشکت چشم میثم گشته دریایی

سوغات شام

«چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام»
«
خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام»

گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد
قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام

اشک، سرخ، چهره زرد و تن سیاه و موسفید
اینهمه سوغات از شام خراب آورده ام

اشک می بارم ز داغ چارساله دخترت
گر چه پرپر شد گلت با خود گلاب آورده ام

همرهم زین العباد این حجت دادار را
جان و تن مجروح از بزم شراب آورده ام

 

اربعین(مصیبت)

باز آوای جرس بر جگرم آتش زد
اشک آتش شد و بر چشم ترم آتش زد
ناله آتش شد و بر برگ و برم آتش زد
سوز دل بیش تر از پیش ترم آتش زد
پاره های دلم از چشم تر آید بیرون
وز نیستان وجودم شرر آید بیرون

دوستان با من و دل ناله و فریاد کنید
آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید
اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید
گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید
مرغ دل زد به سوی شهر شهیدان پر و بال
پیش تا از حرم الله کنیم استقبال

جابر این جا حرم محترم خون خداست
هر طرف سیر کنی جلوة مصباح هداست
غسل از خون جگر کن که مزار شهداست
سر و دست است که از پیکر صد پاره جداست
پیرهن پاره کن و جامة احرام بپوش
اشک ریزان به طواف حرم الله بکوش

جابرا هم چو ملک پر بگشا بال بزن
ناله با سوز درون علی و آل بزن
بر سر و سینة خود در همه احوال بزن
خم شو و سجده کن و بوسه به گودال بزن
چهره بگذار به خاکی که دهد بوی حسین
ریخته بر روی آن خون ز سر و روی حسین

جابرا اشک فشان ناله بزن زمزمه کن
گریه با فاطمه از داغ بنی فاطمه کن
در حریم پسر فاطمه یاد از همه کن
روی از گوشة گودال سوی علقمه کن
اشک جاری به رخ از دیدة دریایی کن
دست سقا ز تن افتاده، تو سقایی کن

گوش کن بانگ جرس از دل صحرا آید
ناله ای سخت جگر سوز و غم افزا آید
پیشباز اسرا دختر زهرا آید
به گمانم ز سفر زینب کبرا آید
حرمی روی به بین الحرمین آوردند
از سفر نالة ای وای حسین آوردند

بلبلان آمده گل ها همه پرپر گشتند
حرم الله دوباره به حرم برگشتند
زائر پیکر صد پارة بی سر گشتند
همگی دور مزار علی اکبر گشتند
گودی قتلگه و علقمه را می دیدند
هر طرف اشک فشان فاطمه را می دیدند

آب بر سینة خود دید چو تصویر رباب
عرق شرم شد و سوخت از شرم شد آب
جگر بحر ز سوز جگرش گشت کباب
شیر در سینه مادر، علی اصغر در خواب
یاد شش ماهه و گهوارة او می افتاد
به دو دستش حرکت های خیالی می داد

نفس دخت علی شعلة ماتم می شد
قامت خم شده اش بار دگر خم می شد
تاب می داد ز کف طاقت او کم می شد
پیش چشمش تن صد پاره مجسم می شد
حنجر غرقه به خون در نظرش می آمد
یادش از بوسة جد و پدرش می آمد
باز هم داغ روی داغ مکرر می دید
باغ آتش زده و لالة پرپر می دید
لحظه لحظه تن صد چاک برادر می دید
فرق بشکستة عباس دلاور می دید
رژه می رفت مصائب همه پیش نظرش
داغ ها بود که شد تازه درون جگرش

گریه آزاد شده بغض گلو را بسته
کرده فریاد درون حنجره ها را خسته
داغداران همه فریاد زنند آهسته
ذکرشان یا ابتا یا ابتا پیوسته
اشک اطفال دل فاطمه را آتش زد
گریة زینب کبری همه را آتش زد

گفت ای همدمم از لحظة میلاد حسین
ای سلامم به جراحات تنت باد حسین
از همان روز که چشمم به تو افتاد حسین
آتش عشق تو زد بر جگرم باد حسین
من و تو در بغل فاطمه با هم بودیم
همدم و یار به هر شادی و هر غم بودیم



نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:اشعارمذهبی ,اربعین ,اشعراربعین ,دانلودنوحه ,شعر,, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عناوين آخرين مطالب
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه اشعارمذهبی بیت الائمه بوده وهرگونه کپی برداری باذکرنام منبع بلامانع است ....