فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک
عکس های شاعرومداح اهل بیت برادر حاج مهدی جهان میهن (اربعین 1393)
الوداع ای افتتاح نیمه شب
الوداع ای ذکرهای زیر لب
ای ابوحمزه خداحافظ مجیر
الوداع ای روضههای دستگیر
الوداع ای یا علی و یا عظیم
الوداع ای یا غفور و یا رحیم
الوداع ای سفره پیغمبری
الوداع ای اشکهای حیدری
روزهای عفو تو از دست رفت
از کف دل هر چه بود و هست رفت
*******
رفت از دست من اخر رمضان من نفهمیدم و او رفت چسان
سپری شد سحر و افطارش نرود از دل من اثارش
اه ماه رمضان یادت خوش نشوی در دلم هرگز خامش
کاش هرشب شب زیبایت بود لحظه لحظه به دلم جایت بود
کاش دائم تو کنارم بودی در همه عمر تو یارم بودی
کاش بودی همه ی زندگیم عزّت و ابرو و بندگیم
بهترین ماه تو در دل بودی در بر دوست تو منزل بودی
می روی و دل من می گیرد ماه من بی تو دلم می میرد
پیش معبود وساطت کردی پهن تو خوان عبادت کردی
با تو اوقات خوشی داشت دلم بذر خوبی ز تو می کاشت دلم
رمضان بی تو دلم تنگ شود می روی و دل من سنگ شود
رمضان جای تو خالیست مرو بی تو در دل چه ملالیست مرو
سحر و روزه و افطارت کو؟ خود بگو با دل من یارت کو؟
رمضان با گل نرگس رفتی؟! ماندم و بی کسی و بدبختی!
رمضان این دل من می سوزد دل من دیده به در می دوزد
رمضان یک خبر از یار بده بر دلم مژده ی دلدار بده
رمضان صاحبم از من راضیست؟ یا که از روزه ی من ناراضیست؟
خدمت یار سلامم برسان درد و دلها و کلامم برسان
گو به مهدی دل من قابل کن فیض دیدار رخت شامل کن
*******
گدا مانده هنوز
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز
دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز
عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز
کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز
گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز
گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز
وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز
یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز
***********
فرصت خوب رهـایی شد تمام
ماه عشق و آشتی ماه صیــام
سـی شب ماه خدا پایان رسید
ماه شــوال المکـرم شد پدید
رفت دیگر یا عـلی و یاعظیـم
خواندن سی جـزء قرآن کریم
نغمه ی اغفرلنــا و ارحم لنـا
وقت افــطار و دعـای ربنــا
الوداع ای نغمـه های دلپـذیر
الوداع ای افتتــاح و ای مجیر
الوداع ادخل علی اهل القبـور
الوداع ای جلوه ی شور و شعور
الوداع شبهای تقدیر و قضــا
الوداع محراب و اشـگ مرتضی
رفت شبهای پر از سوز ســحر
لیله القــــدر دل افروز سحر
بزم افطار و سـحر برچیده شد
تا هلال عیـد پاکـان دیده شد
الوداع ای اشگ چشمـان علی
الوداع ای نان و همیــان علی
بر همه لطف خدا امــداد کرد
ذره ای هم شامل (مقداد) کرد
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز
دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز
عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز
کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز
گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز
گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز
وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز
یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز
هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی
دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز
تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز
هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز
سی سحر نه، که بیست-سی رمضان، رفت و مهمان ماه ها نشدیم
دست ابلیس بسته بود امّا، نقره داغ گناه ها نشدیم
آه از زشتی عمل هامان، آخ از تلخی عسل هامان
دوری راه را شنیدیم و مرد این کوره راه ها نشدیم
فیلم ها، صحنه های مسئله دار، و قنا ربّنا عذابَ النّار
شرم را ماهواره ها بردند، سر به زیر نگاه ها نشدیم؟
رو سپیدان سیاه تر از پیش، تیره ها رو سپیدتر از قبل
قلب هم رنگ این جماعت شد، حامی رو سیاه ها نشدیم
سینه لبریز شرک های خفی ست، پول و پست و مقام بت شده اند
خورد سرها به سنگ گور افسوس، بنده ی «لا إله»ها نشدیم
چاله و چاه را نفهمیدیم، راه و بیراه را نفهمیدیم
کوه را کاه را نفهمیدیم، زخمی اشتباه ها نشدیم
آسمان عاق می کند ما را، بس که کفران خلق را دیده است
بال و پرهای توبه بگشایید، تا زمین گیر «آه» ها نشدیم
خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه
خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه
خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها
خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا
همه هستم رفته از دستم، امید دل را به تو بستم
ای خدا العفو، ای خدا العفو
اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور
مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر
مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر
مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر
نما ای مه آبرو داری، که داری با من سرِ یاری
ای خدا العفو، ای خدا العفو
سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما
چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما
ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان
مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران
به تاب و تب عادتم دادی، به اشک شب عادتم دادی
ای خدا العفو، ای خدا العفو
کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من
نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من
شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی
مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی
منو هجر صاحب این ماه، تو و یاری در تمام راه
ای خدا العفو، ای خدا العفو
مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت
نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت
مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی
گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی
بیا و کار خدایی کن، مرا دیگر کربلایی کن
نینوایی کن، نینوایی کن
حیف که از دست ما ماه خدا میرود
ماه مناجات و نور، ماه دعا میرود
ماه سحر خیزی اهل صفا میرود
ماه وصال علی، ماه ولا میرود
ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر
زمزمـههای شب و لیلۀ قدرش به خیر
بود به روی خدا، چشم تماشای ما
خواندن جوشن کبیر، صوت دلآرای ما
هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما
زمـزمۀ افتتاح، سـر زد از آوای مـا
حیف که مانند برق، این مه معبود رفت
دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت
ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما
دست خداوندگار بود به همراه ما
نور به افلاک داد، ذکر هو الله ما
ذکر هو اللهِ ما، اشک سحرگاه ما
نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود
گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود
زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ
سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ
عبد خدا بود و صلح، دیو هوی بود و جنگ
یافت ز خون علی صورت این ماه، رنگ
محفل قرب خدا کوی علی بود و بس
روی جمیل خدا روی علی بود و بس
کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سرّ مگوی خدا
آن کـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا
دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا
داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا
نور به او متکی، خلق به او زنده بود
عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود
ارض و سماوات را در همگان یک علی است
هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است
هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است
بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است
قادر منان یکی است، خالق داور یکی است
بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است
حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود
نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود
بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود
ذکر خداوند هم نام علی بود و بود
مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد
احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد
علی به نص صریح، نفس پیمبر بود
علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود
علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود
نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود
عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است
نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است
این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند
جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند
خدای داند فقط که بوده و کیستند
که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟
دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود
به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود
علی است آقای من، علی است مولای من
علی است دنیای من علی است عقبای من
جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من
اگر رَوَم در بهشت، سوای او، وای من
مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش
«میثمم» و میدهم جان به ره میثمش
*****
پریشون ِ زینب
بی سامون ِ زینب
شلوغه تو گودال
نرو جون ِ زینب
پاشو ای برادر
جلو چشم مادر
تو خوردی زمین و
اومد شمر با خنجر
من و می دید
خنجر رو حنجر می كشید
وحشیونه شمر پلید
سر از تن ِ تو می برید
***
خدایا پرم سوخت
خدا معجرم سوخت
زآتیش خیمه
تمام سرم سوخت
سنان نیزه داره
تنم لرزه داره
میترسم برادر
چشم هرزه داره
كو قمرم
دارن میان سمت حرم
با چی بپوشونم سرم
حالا كه سوخته معجرم
حزینه ام
یه دنیا غم تو سینه ام
میترسم از این كوفیا
دلواپس سكینه ام
غوغاشده
برا سرت دعوا شده
خودم دیدم برادرم
سرت رونیزه جا شده
دلم شكست
وای از چشم خولی مست
بابام كجاست تا ببینه
دشمن تو دستم و بست
***
مادرم و نزن،نزن نزن
از كوچه خوندن دردسر داره
كی از حال حسن خبر داره
اللّهُمَّصَلِّ عَلی فاطمةَ و اَبیها و بَعلِِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیهابِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک
اهل ولا چو رو به سوی خداكنند،اول برای یوسف فاطمه دعا كنند.
دعای فرج امام زمان عجل اللهتعالی فرجه الشریف رو همه با هم زمزمه می كنیم:
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِالاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکیوَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیمُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْوَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یاعَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُماناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَالْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِالطّاهِرینَ.
با حمید و به حق محمد،یا عالی و به حقعلی،یا فاطر و به حق فاطمه،یا محسن و به حق الحسن،یا قدیم الاحسان بحق الحسین علیهالسلام، ده مرتبه،یا الله و یا الله و .........
خدایا فرج امام زمان(عج) مارا برسان،در ظهور ارباب و ولی نعمت ماتعجیل بفرما،قلب حضرت رو از ما راضی و خوشنود بگردان،چشمان آلوده و گنهكار ما روبه دیدار حضرتش روشن و منور بگردان،ما رو ناكام از این دنیا مبر،داغ كربلا و مدینهبر این دلهامون مگذار،دستان آلوده و گنهكار ما رو به ضریح شش گوشه اباعبداللهالحسین علیه السلام برسان،رهبر مارو در سایه لطف آقا امام زمان(عج)مصون و محفوظشبدار،بر توفیقاتش بیفزای ،طول عمر با عزت به ایشان عطا بفرما،انقلاب مارا بهانقلاب امام زمانمان متصل بگردان،این قلیل توسلات رو از ما قبول و ذخیره شب اولقبرمان قرار بده،لحظه مرگ ، قبر و قیامت علی و اولاد علی را به فریاد ما برسان،ازبانیان خیر به احسن وجه قبول بفرما،مرگ ما را در مجالس امام حسین قرار بده،آخرینذكر ما را یا حسین قرار بده،مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده،ما را حسینیزنده بدار،حسینی بمیران،ما را تا نیامرزیده ای از این دنیا مبر،گناهان ما بریرآبروی ما مریز،شهداء،امام شهداء،اموات ما،اونایی كه تو این مجلس خدمت كردن الان سربه سینه ی تراب نهادند،اموات،بانی مجلس خصوصاً....،......،...... الساعه برسرسفرهاحسان اباعبدالله الحسین علیه السلام مهمان بفرما.ما هم كه به جایگاه ایشان رسیدیمبر ما ترحم و تفضل بفرما، پدر و مادر ما را ببخش و بیامُرز،نسل و ذریّه ما رو دشمنو بی تفاوت به آل الله قرار مده،اونایی كه دارن تو این مملكت خدمت می كنند در هرپُست و مقامی كه هستند نصرت و یاریشان بگردان،اونایی كه دارن خیانت می كنند، در هرپست و مقامی كه هستند اگر قابل هدایت،هدایت،و اِلا ریشكن و نابودشان بگردان،بهمردان ما غیرت اباالفضلی ،به زنان ما عفت زینبی عطا بفرما،به ما توفیق عبادت،شبزنده داری،خدمت، ترك معصیت عطا بفرما،خدایا چنان كن سرانجام كار،كه تو خوشنود باشیو ما رستگار، تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،شادی ارواحطیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات
جان نثارانی که جان را زیر پابگذاشتند
پا فراز قلّه ی قرب خدا بگذاشتند
تا ز صهبای حقیقت جرعه ای کردند نوش
با بلا قول و قرار کربلا بگذاشتند
ما به خود مشغول و آنان بهر تحصیلکمال
با براق عشق پا در جبهه ها بگذاشتند
مابه دنیا بسته دل آنان زهستی شستهدست
کین چنین پا در حریم کبریا بگذاشتهاند
تا وضو با خون گرفتند این شهادتپیشگان
سر به سجده در منای قرب لا بگذاشتهاند
این بر مردان که در عالم ندیدهروزگار
گوی سبقت برده وحسرت بهرما بگذاشتهاند
ما به عشق کربلا دلشاد و آنان رهنمون
با نثار خون در این ره رد پا بگذاشتهاند
با تن صد پاره گر رفتند از اینخاکدان
صد هزاران خاطره ازخود به جا بگذاشتهاند
شاعر ژولیده می گوید که اندر دار فنا
ما قدم را در کجا آنان کجا بگذاشتهاند
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا تنها رها کردند و رفتند
رفیقان رسم همدردی کجا رفت
جوانمردان جوانمردی کجا رفت
در باغ شهادت را نبندید
کلیدش را چرا یا رب شکستند
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان ز آنسو نخندید
سنگر خوب و قشنگ داشتیم
روی دوش خو تفگی داشتیم
مرا ، اسب سفیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
از ملک ادب حکم گذاران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
داغ است دل لاله و نیلی است بر سرد
ز باغ جهان لاله عذاران همه رفتند
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست
کز کاخ هنر نادره کاران همه رفتند
افسوس که افسانه سرایان همه رفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند
فریاد که گنجینه طرازان معانی
گنجینه نهادند به مارام همه رفتند
باد ایمنی ارزانی شیران شکاری
کز شومی ما شیر شکاران همه رفتند
یک فرع گرفتار در این گلشن ایران
تنها بقفس ماند و هزاران همه رفتند
خون بار بهار از مژده در فرقت احباب
کز پیش تو چون ابر بهاران همه رفتند
ملک الشعرای بهار
بس که در نزد خدا قدر و بها داردشهید
ارتباط مستقیمی با خدا دارد شهید
روز محشر سوی جنت بی حسابش می برند
چون حسابی با خدای خود جدا دارد شهید
نص قرآن مرگ بهر او شروع زندگی است
زآنکه روزی نزد ذات کبریا دارد شهید
خون او هرگز نگردد خشک در دیوان عشق
چون خدا را در حقیقت خونبها داردشهید
هر زمینی کربلا هر روز عاشورایی اوست
چون نشانی از شهید کربلا دارد شهید
لاف نبود گر بگویم پای میزان عمل
از خدای حقّ شفاعت در جزا دارد شهید
احترام خون او بر هر مسلمان واجب است
بس که خونش نزد حق قدر وبها داردشهید
گر در آتش پا نهد او را نسوزد چونخلیل
چون به دل حب ّ علی مرتضی دارد شهید
افتخار شاعر ژولیده فردا این بود
زآنکه فرزند سلحشوری فدا دارد شهید
ژولیده
جان نثارانی که جان را زیر پابگذاشتند
پا فراز قلّه ی قرب خدا بگذاشتند
تا ز صهبای حقیقت جرعه ای کردند نوش
با بلا قول و قرار کربلا بگذاشتند
ما به خود مشغول و آنان بهر تحصیلکمال
با براق عشق پا در جبهه ها بگذاشتند
مابه دنیا بسته دل آنان زهستی شستهدست
کین چنین پا در حریم کبریا بگذاشتهاند
تا وضو با خون گرفتند این شهادتپیشگان
سر به سجده در منای قرب لا بگذاشتهاند
این بر مردان که در عالم ندیدهروزگار
گوی سبقت برده وحسرت بهرما بگذاشتهاند
ما به عشق کربلا دلشاد و آنان رهنمون
با نثار خون در این ره رد پا بگذاشتهاند
با تن صد پاره گر رفتند از اینخاکدان
صد هزاران خاطره ازخود به جا بگذاشتهاند
شاعر ژولیده می گوید که اندر دار فنا
ما قدم را در کجا آنان کجا بگذاشتهاند
ژولیده
در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید
می کند کالای خود را با خدا سوداشهید
بهر استقلال اسلام از خم چوگان مرگ
گوی سبقت را ز میدان می برد تنهاشهید
سرخط آزادی ما را به میدان نبرد
می کند با خون سرخ خویشتن امضا شهید
می شود وارد به جنت روز محشر بی حساب
بسکه دارد قرب ، نزد خالق یکتا شهید
مرگ او بنیان گذار خشت کاخ زندگی است
ز آنکه دین رامی کندباخون خود احیاشهید
هیچ می دانی چرا ازظلم و بیداد یزید
شد حسین بن علی در روز عاشورا شهید
از من ژولیده بشنو جان بده در راهدین
چونکه نامش هست جاویدان به نزدماشهید
ای شهیدان وطن پر لاله گلزار شماست
چهره سرخ شفق مرآت رخسار شماست
آن قدر زیبا بود عکس جهان آرایتان
کز دل وجان یوسف کنعان خریدار شماست
ای به خون غلتیدگان جبهه ی قرآن ودین
راضی و خشنود ذات حق ز پیکار شماست
خلق مشتاق بهشتند و بهشت جاودان
با هزاران آرزو مشتاق دیدار شماست
غرب مات و شرق حیران و جهان در شگفت
از شکوه همت و ایثار پر بار شماست
ژولیده
ای آنکه ز دامنت کوته دستم
دیروز با پیشانی پیمان بستم
دیشب تا صبح با شهیدان بودم
بر سر سجاده های بی نماز
بی شهیدان را غم لیلا کجاست
سوز و اشک و آه و واویلا کجاست
کوچه ی ما بوی مجنون می دهد
بوی اشک و آتش و خون می دهد
بوی مجنون مست می سازد مرا
در پی لیلی می اندازد مرا
نام لیلی بردم آرامم گریخت
هفت بندم بند بندم از هم گسیخت
از جنوب و غرب تا شرق وشمال
گشته ام در بین اشباه و رجال
کیست تا از مرگ من پروا کند
یا بروی غربتم در وا کند
آب می جویم ولیکن در سراب
کوفه بازار است این شهر خراب
شاعر:مرحوم آغاسی
[]
یكی از آقایان اهل منبر به نام حاج شیخ حسن علی طهرانی،در مجلس میرزایبزرگ،میرزای شیرازی(قدس الله نفس الزكیه)،یك عبارتی خوانده بود،فوراً میرزا دستبرده بود عمامه رو از سرش زمین زده بود،مرحوم میرزا فرموده بود:حاج شیخ حسن علی بسه دیگه،بگذار ما همین كلمه رو اداكنیم دیگه نخون،آن كلمه چی بود كه میزرا عمامه زد به زمین؟آن كلمه این بود گفت:دخلتزینب علی ابن زیاد....1 آن روزی كه اهل بیت روبردند دارالاماره سر مطهر هم توی مجلس بود،در این اثناء دیدن پسر ابن زیاد،گریهكنان بلند شد رفت،آمدند دنبالش،كجا میری؟ چرا گریه كردی؟گفت:اونی كه من دیدم شماندیدید، من یك منظره ی دلخراش دیدم،نتونستم طاقت بیارم،نشسته بودم دیدم سر مطهر یهنگاهی به این بی بی ها كردند،یه نگاهی به خواهراشون كردند،به عمه هاشون كردن،بعددیدم چند قطره خون از چشم های امام حسین.. یعنی خواهرم تو كجا اینجا كجا؟
1- (هنگامی که زینب به مجلس پسر زیاد در آمد)
اللّهُمَّصَلِّ عَلی فاطمةَ و اَبیها و بَعلِِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیهابِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک
اهل ولا چو رو به سوی خداكنند،اول برای یوسف فاطمه دعا كنند.
دعای فرج امام زمان عجل اللهتعالی فرجه الشریف رو همه با هم زمزمه می كنیم:
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِالاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکیوَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیمُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْوَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یاعَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُماناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَالْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِالطّاهِرینَ.
با حمید و به حق محمد،یا عالی و به حقعلی،یا فاطر و به حق فاطمه،یا محسن و به حق الحسن،یا قدیم الاحسان بحق الحسین علیهالسلام، ده مرتبه،یا الله و یا الله و .........
خدایا فرج امام زمان(عج) مارا برسان،در ظهور ارباب و ولی نعمت ماتعجیل بفرما،قلب حضرت رو از ما راضی و خوشنود بگردان،چشمان آلوده و گنهكار ما روبه دیدار حضرتش روشن و منور بگردان،ما رو ناكام از این دنیا مبر،داغ كربلا و مدینهبر این دلهامون مگذار،دستان آلوده و گنهكار ما رو به ضریح شش گوشه اباعبداللهالحسین علیه السلام برسان،رهبر مارو در سایه لطف آقا امام زمان(عج)مصون و محفوظشبدار،بر توفیقاتش بیفزای ،طول عمر با عزت به ایشان عطا بفرما،انقلاب مارا بهانقلاب امام زمانمان متصل بگردان،این قلیل توسلات رو از ما قبول و ذخیره شب اولقبرمان قرار بده،لحظه مرگ ، قبر و قیامت علی و اولاد علی را به فریاد ما برسان،ازبانیان خیر به احسن وجه قبول بفرما،مرگ ما را در مجالس امام حسین قرار بده،آخرینذكر ما را یا حسین قرار بده،مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده،ما را حسینیزنده بدار،حسینی بمیران،ما را تا نیامرزیده ای از این دنیا مبر،گناهان ما بریرآبروی ما مریز،شهداء،امام شهداء،اموات ما،اونایی كه تو این مجلس خدمت كردن الان سربه سینه ی تراب نهادند،اموات،بانی مجلس خصوصاً....،......،...... الساعه برسرسفرهاحسان اباعبدالله الحسین علیه السلام مهمان بفرما.ما هم كه به جایگاه ایشان رسیدیمبر ما ترحم و تفضل بفرما، پدر و مادر ما را ببخش و بیامُرز،نسل و ذریّه ما رو دشمنو بی تفاوت به آل الله قرار مده،اونایی كه دارن تو این مملكت خدمت می كنند در هرپُست و مقامی كه هستند نصرت و یاریشان بگردان،اونایی كه دارن خیانت می كنند، در هرپست و مقامی كه هستند اگر قابل هدایت،هدایت،و اِلا ریشكن و نابودشان بگردان،بهمردان ما غیرت اباالفضلی ،به زنان ما عفت زینبی عطا بفرما،به ما توفیق عبادت،شبزنده داری،خدمت، ترك معصیت عطا بفرما،خدایا چنان كن سرانجام كار،كه تو خوشنود باشیو ما رستگار، تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،شادی ارواحطیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات
جان نثارانی که جان را زیر پابگذاشتند
پا فراز قلّه ی قرب خدا بگذاشتند
تا ز صهبای حقیقت جرعه ای کردند نوش
با بلا قول و قرار کربلا بگذاشتند
ما به خود مشغول و آنان بهر تحصیلکمال
با براق عشق پا در جبهه ها بگذاشتند
مابه دنیا بسته دل آنان زهستی شستهدست
کین چنین پا در حریم کبریا بگذاشتهاند
تا وضو با خون گرفتند این شهادتپیشگان
سر به سجده در منای قرب لا بگذاشتهاند
این بر مردان که در عالم ندیدهروزگار
گوی سبقت برده وحسرت بهرما بگذاشتهاند
ما به عشق کربلا دلشاد و آنان رهنمون
با نثار خون در این ره رد پا بگذاشتهاند
با تن صد پاره گر رفتند از اینخاکدان
صد هزاران خاطره ازخود به جا بگذاشتهاند
شاعر ژولیده می گوید که اندر دار فنا
ما قدم را در کجا آنان کجا بگذاشتهاند
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا تنها رها کردند و رفتند
رفیقان رسم همدردی کجا رفت
جوانمردان جوانمردی کجا رفت
در باغ شهادت را نبندید
کلیدش را چرا یا رب شکستند
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان ز آنسو نخندید
سنگر خوب و قشنگ داشتیم
روی دوش خو تفگی داشتیم
مرا ، اسب سفیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
بس که در نزد خدا قدر و بها داردشهید
ارتباط مستقیمی با خدا دارد شهید
روز محشر سوی جنت بی حسابش می برند
چون حسابی با خدای خود جدا دارد شهید
نص قرآن مرگ بهر او شروع زندگی است
زآنکه روزی نزد ذات کبریا دارد شهید
خون او هرگز نگردد خشک در دیوان عشق
چون خدا را در حقیقت خونبها داردشهید
هر زمینی کربلا هر روز عاشورایی اوست
چون نشانی از شهید کربلا دارد شهید
لاف نبود گر بگویم پای میزان عمل
از خدای حقّ شفاعت در جزا دارد شهید
احترام خون او بر هر مسلمان واجب است
بس که خونش نزد حق قدر وبها داردشهید
گر در آتش پا نهد او را نسوزد چونخلیل
چون به دل حب ّ علی مرتضی دارد شهید
افتخار شاعر ژولیده فردا این بود
زآنکه فرزند سلحشوری فدا دارد شهید
در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید
می کند کالای خود را با خدا سوداشهید
بهر استقلال اسلام از خم چوگان مرگ
گوی سبقت را ز میدان می برد تنهاشهید
سرخط آزادی ما را به میدان نبرد
می کند با خون سرخ خویشتن امضا شهید
می شود وارد به جنت روز محشر بی حساب
بسکه دارد قرب ، نزد خالق یکتا شهید
مرگ او بنیان گذار خشت کاخ زندگی است
ز آنکه دین رامی کندباخون خود احیاشهید
هیچ می دانی چرا ازظلم و بیداد یزید
شد حسین بن علی در روز عاشورا شهید
از من ژولیده بشنو جان بده در راهدین
چونکه نامش هست جاویدان به نزدماشهید
ای شهیدان وطن پر لاله گلزار شماست
چهره سرخ شفق مرآت رخسار شماست
آن قدر زیبا بود عکس جهان آرایتان
کز دل وجان یوسف کنعان خریدار شماست
ای به خون غلتیدگان جبهه ی قرآن ودین
راضی و خشنود ذات حق ز پیکار شماست
خلق مشتاق بهشتند و بهشت جاودان
با هزاران آرزو مشتاق دیدار شماست
غرب مات و شرق حیران و جهان در شگفت
از شکوه همت و ایثار پر بار شماست
ای آنکه ز دامنت کوته دستم
دیروز با پیشانی پیمان بستم
دیشب تا صبح با شهیدان بودم
بر سر سجاده های بی نماز
بی شهیدان را غم لیلا کجاست
سوز و اشک و آه و واویلا کجاست
کوچه ی ما بوی مجنون می دهد
بوی اشک و آتش و خون می دهد
بوی مجنون مست می سازد مرا
در پی لیلی می اندازد مرا
نام لیلی بردم آرامم گریخت
هفت بندم بند بندم از هم گسیخت
از جنوب و غرب تا شرق وشمال
گشته ام در بین اشباه و رجال
کیست تا از مرگ من پروا کند
یا بروی غربتم در وا کند
آب می جویم ولیکن در سراب
کوفه بازار است این شهر خراب